اُرگ (گرفته شده از کلمه یونانی όργανον ارگانون به معنی ابزار، عضو یا وسیله) [۱] از سازهای صفحهکلیددار که نتهای آن به وسیله هوا تولید میشود. این ساز از قدیمیترین سازها در فرهنگ اروپائی است و در اجرای موسیقی مذهبی و کلیسائی از دیرباز بکار میرفتهاست. در منابع عربی و فارسی قدیم به این ساز ارغنون میگفتند.
ارگ امروزی دو نوع اصلی دارد: ارگ بادی و ارگ برقی (الکترونیک). ارگ بادی از یک ردیف لوله با اندازههای مختلف تشکیل شدهاست که صدا از نوسان هوا در این لولههای صوتی تولید میشود. در ارگ برقی مدارهای الکترونیک نوسان میسازند و بلندگویی صدا را بگوش میرساند
برخلاف هارپسیکورد و پیانو که با فشار یا نگه داشتن کلید یا پدال کم کم صذا قطع میشود، نتهای ارگ بادی تا زمانی که یک شستی و یا یک پدال را فشار میدهیم ادامه مییابد و هوا نیز از درون لوله مربوط به آن شستی عبور میکند.
ارگ معمولاً پنج ردیف شستی یا کلید و جایگاهی برای پدالهای متعدد دارد. گاهی نوازنده ارگ این پدالها را با پاهای خود و با استادی هرچه تمام تر مینوازد. برخلاف پیانو، شدت فشردن شستیها تغییری در شدت صدای تولید شده ایجاد نمیکند، اما نوازنده ارگ به وسیله اهرمهای قطع و وصل که خود آنها را تنظیم میکند و همچنین ابزاری که آن را کلیدهای قطع صدا مینامند، با قطع و وصل جریان هوا درجه صدا را تغییر میدهد. سایر حالتها هنگامی تأثیر میگذارند که نوازنده به صفحه کلید دیگری رجوع کند و یا پدالها را به کار گیرد. بسیاری از ارگها دارای پدال هارمونیوم نیز هستند که به آنها فرصت میدهد تا سطح صدا را به تدریج کم یا زیاد کنند.
پیکر این ساز بسیار بزرگ و صدای آن بسیار حجیم و پر طنین است رنگهای درخشان ارگهای بادی که در مراسم مذهبی کلیساها اجرا میشود، فضای زیبایی به این مراسم میبخشد. آهنگسازان بزرگی برای این ساز آهنگسازی کردهاند که مشهورترین آنها باخ میباشد.
جیمی اسمیت با نواختن ارگ برقی هموند در دهه ۱۹۵۰ این ساز را وارد دنیای موسیقی جاز کرد.
کمی پیش از پیدایش مسیحیت فرهنگ یونانیمآب تحولی در سازوکار سازهای بادی که تا آن هنگام بسیار ساده بود، به وجود آورد. نگه داشتن فشار هوا همیشه یکی از سختیهای بزرگ در نواختن آئولوس بود و تنها راه حل شناخته شده آن از سده ششم به بعد، بهره بردن از نگهدارنده چرمی بود که تا دور دهان نوازنده بسته میشد. یک سفالینهٔ اسکندریهای از سده یکم پیش از میلاد در دست است که گروهی تک نفره را نشان میدهد: نوازنده نیهای بزرگی را در دست چپ نگه داشتهاست و با بازوی چپ خود کیسهای را فشار میدهد که یک نی از آن بیرون زدهاست. او این نی را با دست راست نگه داشته است؛ در اینجا بی تردید با یک نی انبان کاملاً پیشرفته روبرو هستیم. هیچ سازی بیش از این به عنوان منشا نی انبان که بعدها به یکی از پیشرفتهترین و رایجترین سازهای محلی مبدل شد، شهرت نیافتهاست. با این حال این ساز همواره یک ساز محلی باقی ماند و در دوران رومیان جایش در میخانه بود نه در قصر؛ این ساز هرگز در حیطه موسیقی علمی پذیرفته نشد البته اصول نخستین آن به طرز درخشانی توسط دانشمندان اسکندریه تعمیم یافت تا سازی پدید آید که در سده چهارم میلادی «ارگانوم» نام گرفت که به معنای ساز درخشان است. با این همه خاستگاه ارگ به اندازه نی انبان نامشخص است. از دوران حکومت اسکندر سوروس بود که گوشههای از کهنترین ارگ به جای مانده، در آکونیکوم نزدیک بوداپست یافته شد؛ ارگی خانگی و بسیار کوچک با چهار ردیف سیزده تایی از نیهای فلوتی که سه ردیفشان بسته و یکی باز بوده و در نتیجه سیزده قطعه مکانیکی به همراه کلید دارد، که هر ردیف برای نواختن هارمونیومی جداگانهاست. بزرگترین نی آن بیش از ۳۳ سانتی متر طول ندارد.
عدهای معتقدند که مخترع این ساز فارابی است و برخی دیگر میگویند منشاء آن خراسان بوده و در قرن سیزدهم (میلادی) در موصل پیدا شده، هر چند هیچیک از این نظردهندگان دلیل بر ادعای خود ندارند. واقعیت این است که در فرهنگ کلاسیک شرق، ردی از سازهای خانوادة سیتار پیدا نشده و سرمنشاء قانون نیز، مانند سرچشمة بسیاری از سازهای دیگر، تاریک ماندهاست. آنچه بیشتر محتمل میرسد اینکه قانون از سرزمینهای شرق نزدیک، , به اروپا رسیده و در کشورهای اروپایی با مکانیزه کردن آن، بزرگترین ساز کلاویهدار سیمی را ساخته و پرداختهاند…
قانون را باید سازی از اوایل اسلام دانست. نام ساز از واژة یونانی Kanon گرفته شده، که در آن زبان به مفهومم «قانون، قاعده» مصطلح است. ترکها، زمانی چند این ساز را فراموش کرده بودند، اما از زمان محمود دوم (۱۸۹۹-۱۸۰۸)، عمر افندی، آن را از شام به ترکیه آورد و به سرعت میان مردم رواج یافت.
سیمون ژارژی مینویسد:
کلمة «قانون» از نظر لغوی در زبان عربی، به معنای «قاعده» است ولی از نظر موسیقی، نام سازی است متعلق به خانوادة قدیمی سیتار (Cythare)، که در قرون وسطا تحت عنوان Canon یا miocanon به اروپا آورده شد، این ساز دارای یک جعبة چوبی به شکل ذوزنقهاست که به وسیلة دو انگشت سبابه و دو مضراب (که میان حلقهای که به انگشت کردهاند و خود انگشت قرار میگیرند) نواخته میشود.
برای نواختن ساز، آن را باید روی زانوها، یا روی میز قرار داد.
سیمهای ساز، به تعداد ۷۲=۳×۲۴، به فواصل دیاتونیک کوک میشوند، برای تامین تغییرهای کوچک کافی است جهت «کلید»های کوچکی را که برای هر صدا پس از گوشی کوک تعبیه شده، تغییر دهیم. قانون به مثابة همراهی کنندة آواز کمتر به کار میرود، ولی در شرکت با ارکستر، به همان خوبی عود صدا دهندگی دارد.
عود در تمدن قدیم
در فرهنگ قدیمی سومر عود یک آلت موسیقی شناخته شده نبوده است. نیاز به چنین سازی در حقیقت به دوره آکاد بر می گردد.
سازی که توسط شاه شجاع استفاده می شد سازی جدید بود که "گودی" نامیده می شد، نامی که احتمالاٌ از زبان عربی استخراج شده است .
مردمی که در آن دوره زندگی می کردند معتقد بودند که این ساز توسط قبایل کوچ نشین اختراع شده است زیرا سبک بوده و به راحتی حمل
می شده است.
به عقیده "اسطودور"این ساز باید از قفقاز آورده شده باشد. بالعکس "اسومیر"بر اساس عکسی از یک زن که در حال نواختن عود بود این نظریه را مطرح کرد که این ساز توسط نواحی غربی ساخته شده است. ولی در بین تمامی مجسمه های موجود مربوط به عصر برنز در سوریه،
هیچکدام شخصی را که موسیقیدان باشد نشان نمی دهد.
به هر صورت امروزه توجه به دوره اسلامی معطوف می باشد، بر طبق یافته های "انیس اسپایک" که در سال 1972 مطرح گردید، طرحهایی که عود را نشان می دهند به طور معمول در روی ظرفهای گلی یافت شده در حفاری های شوش موجود می باشد. نوعی از عود با بدنه ای بیضی شکل موجود می باشد که به نظر می رسد توسط یک فرد خاص مانند یک ساحر نواخته می شده است. ساختار این عود توسط "ایخمان" در سال 1988 به دست آمد. این نوع عود در کناره هایش سوراخ نداشته است و کاسه آن بیضی شکل بوده است.
نوعی عود با کاسه ای گرد در لرستان وجود دارد که از برنز ساخته شده است. این نوع عود را می توان در یک نمایش عروسکی مربوط به دوره پارتیان نیز دید. برطبق فرهنگ مسوپوتامیا، مشابه عود را می توان در مصر دید. این ساز از زمان امپراطوری جدید دیده شده است. همینطور ظرفی نقره ای با زمینه ای مشابه در مازندران کشف شده است که از سال 1953 میلادی در موزه انگلیس بوده است. دالتون در کتاب "گنجینه اکسوس" و فارمر نیز در کتاب خود در مورد آن صحبت کرده اند. این ظرف تاریخی به بعد از دوره ساسانیان تعلق دارد. در زمینه پشت این ظرف یک فضای باز دیده می شود که نزدیک یک دریاچه و یک باغ است. ارباب و نوکرهایش به پشتی هایی تکیه داده اند و دو نوازنده در کنار دریاچه نشسته اند. یکی از آنها در حال نواختن یک عود بزرگ می باشد. متاسفانه جزئیات این عکس واضح نمی باشد. این نوازنده عود را به گونه ای گرفته است که دسته رو به پایین است. این شیوه گرفتن عود از زمان سیلوسیدها رایج بوده است.
بدنه تنبک را در گذشته از جنس چوب، سفال و گاهی هم فلز میساختند، لیکن امروزه از جنس چوب میسازند. تنبک از قسمتهای پایین تشکیل شده است:
پوست
دهانه بزرگ
تنه
گلویی(نفیر)
دهانه کوچک(کالیبر)
دربارهٔ وجه تسمیه این ساز، هنوز یک رای نهایی حاصل نشدهاست. گروهی معتقدند که نام این ساز در اصل تنبک بوده و تبدیل آن به تمبک به دلیل قلب حرف «ن» ساکن به «م»، قبل از حرف «ب» است؛ مثل اتفاقی که در تلفظ واژهٔ «شنبه» میافتد. اما گروهی دیگر اعتقاد دارند که صورت «تنبک» منشاء منطقی نداشته و به همین دلیل به اشتباه در میان مردم رواج یافته است. اما در نوازندگی این ساز از تکنیکهایی به نامهای «تُم»، «بک»، «پلنگ» و «ریز» استفاده میشود. بنابراین چندان بعید نیست اگر نامگذاری «تمبک» بر اساس همین اسامی صورت گرفته باشد. از دیدگاه زبانشناسان واژه Tambourine که در زبانهای اروپایی برای تمبک به کار میرود از واژهٔ تنبور پهلوی وام گرفته شدهاست.
1 مهر 1398برچسب:,
|
1 مهر 1398برچسب:,
|
تنبک زور خانه
1 مهر 1398برچسب:,
|
1 مهر 1398برچسب:,
|
1 مهر 1398برچسب:,
|
1 مهر 1398برچسب:,
|
اسماعیلی
1 مهر 1398برچسب:,
|
1 مهر 1398برچسب:,
|
1 مهر 1398برچسب:,
|
درباره من
در این وبلاگ انواع ساز های ایرانی و خارجی معرفی میشود و برای هر کدام توضیحاتی جهت اشنایی شما بازدیدکنندگان عزیز داده شده است.نظر یادتون نره
osture_santoor2009@yahoo.ir
نازترین عکسهای ایرانی